دست نوشته های یک جامانده....

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست.......عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد....

دست نوشته های یک جامانده....

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست.......عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد....

مشخصات بلاگ
دست نوشته های یک جامانده....

زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.

"سهراب سپهری"

این وبلاگ ، قرار است نوشته های من حرمان را بر خود تحمل کند...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

و نا گهان چقدر زود دیر میشود...

دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۲۵ ب.ظ


و نا گهان چقدر زود دیر میشود...
این چند وقت پر فشار ترین روز های زندگیم رو سپری می کنم و سعی می کنم با موفقیت ازش بیرون بیام! 
ولی حس میکنم کم کم دارم کاملا یک آدم درون گرا میشم ، ادمی که توی خودش یه دنیایی داره و بیرونش یه دنیای دیگه ... باید به همه لبخند بزنه و درونش گریست :(
حداقل خوبیش اینکه رو ادما دیگه حسابی باز نمی کنم (البته به نظرم این چیز خوبی در آرمان شهر نیست ! چه حرفا) باید یه مدتی از درون انچه از دست داده ام رو دوباره بازسازی کنم ، اونم روحی و مطمئنا زمان خواهد برد...
فعلا کارهام رو دارم دسته بندی می کنم و الویت می زنم روشون :)
کمی سکوت و .... (!)
کمی زمان و فکر...
:(

  • حرمان

نظرات  (۲)

محمد همه مون کم وبیش این شرایط رو تجربه کردیم.
نمیدونم حکمتش چیه که بچه ها تقریبا تو بازه های شبیه هم گرفتار میشن 
تو رو نمیدونم ولی من خیلی خوشبینم به این گرفتاری ها !

پ.ن: محمودرضا رو سر هم می نویسن !
خوبه که... استوارتر خواهید شد به زودی!
پاسخ:
مرحله ای جالب از زندگی! :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی